پیروزی دیپلماسیانرژی بر تحریم
تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۰۶۶۸۵
احتیاج بازار به نفت ایران و بیاثر شدن تحریمهای بینالمللی مسیر را برای صادارت نفت ایران فراهم کرده و فروش ۳۴میلیارد دلاری نفت ایران نشان میدهد که دیگر اهرم تحریم نفتی کارایی خود را از دست دادهاست. تحریم نفت یکی از راهبردهای اصلی در سیاست خارجی آمریکاست که معمولا با هدف تغییر رفتار و اعمال فشار برای دیکته کردن سیاستهای مداخلهجویانه آمریکا در کشور مقصد صورت میگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این ممنوعیت از طریق زنجیرهای از تحریمها از قبیل تحریم شرکتهای بیمه، نفتکشها و بستن مسیر تبادلات بانکی صورت میگیرد. البته استفاده از این راهکارها با توجه به میزان تحریمهای در نظر گرفته شده میتواند متفاوت باشد. به گفته کارشناسان حوزه انرژی، برای تحریم نفتی ایران از سنگینترین تحریمها و پیچیدهترین روشهای ممکن استفاده شدهاست، به طوری که دامنه تحریم علاوه بر شرکت ملی نفت ایران، شرکتهای بیمه، نفتکشها، بانکمرکزی، به ایجاد محدودیت برای پهلوگیری نفتکشهای ایرانی در بنادر نیز رسیدهاست.
البته رفتار غیرعقلانی طرف آمریکایی به اینجا ختم نشده و در راهبردی متفاوت دایره تحریمها علاوه بر شرکتهای تجاری به افراد نیز گسترش یافتهاست. باید اذعان کرد دیگر نقطهای از صنعت نفت ایران از نفت خام و فرآوردههای نفتی تا شرکتهای پتروشیمی باقی نمانده که آمریکاییها تحریم نکرده باشند. حالا دیگر آمریکاییها با ذرهبین بهدنبال یک شرکت، کشتی یا حتی یک فرد میگردند تا او را تحریم کنند تا شاید بتوانند روند فروش نفت ایران را مختل کنند اما موفق نشدهاند.
شبکه خنثیسازی
تحریمها علیه ایران، باعث شکلگیری شبکهای برای خنثیسازی تحریمها شد، این شبکه در دور اول تحریمها در سال۹۲ توانست درخشان ظاهر شود و با فروش نفت، اثرات مخرب تحریم را کاهش دهد. پس از امضای برجام در دولت یازدهم، عدهای از مدیران وقت نفتی، با اطمینان به وعده آمریکا نسبت به این شبکه بیتوجهی کردند که باعث شد پس از بدعهدی طرف آمریکایی، میزان فروش نفت در دولت دوازدهم کاهشی چشمگیر داشته باشد. با روی کار آمدن دولت سیزدهم بار دیگر توجهها به ظرفیت داخلی جلب شد و استفاده از دیپلماسی انرژی، زمینه برای حضور بهتر ایران در بازار فراهم شد. حالا آمریکا نیز موفقیت دیپلماسی انرژی ایران را تایید کرده است. اداره اطلاعات انرژی آمریکا درآمد نفتی ایران درهفت ماه سال جاری میلادی را ۳۴میلیارد دلار برآورد کرده که این رقم از کل درآمد نفتی ایران در سال۲۰۲۱ فقط پنج میلیارد دلار کمتر است. ایران در سال گذشته میلادی ۳۹میلیارد دلار درآمد نفتی داشتهاست. بر این اساس متوسط درآمد ماهانه ایران از فروش نفت در سال گذشته میلادی ۳.۲۵میلیارد دلار بودهاست اما ایران در هفت ماهه امسال به طور متوسط ۴.۸۵میلیارد دلار درآمد نفتی داشته که نشان دهنده رشد ۴۹درصدی است.
درآمد ۳۴ میلیارد دلاری ایران از فروش نفت در هفت ماهه امسال که دو برابر درآمد نفتی ایران در ۱۲ماهه سال۲۰۲۰ است، نشاندهنده تحلیل رفتن اثر تحریمهای آمریکا علیه ایران است. ایران سال۲۰۲۰ بالغ بر ۱۷ میلیارد دلار و سال ۲۰۲۱ نیز ۳۹ میلیارد دلار درآمد نفتی کسب کرده بود و بر اساس پیشبینی اداره اطلاعات انرژی آمریکا درآمد نفتی ایران در سال ۲۰۲۲ به ۵۸ میلیارد دلار خواهدرسید.
با در نظرگرفتن گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا، ایران در میان اعضای اوپک از نظر درآمد نفتی در هفت ماهه ۲۰۲۰ در رتبه پنجم قرار داشتهاست. عربستان با ۱۷۱میلیارد دلار بیشترین درآمد نفتی را در این مدت داشتهاست. عراق با ۷۲میلیارد دلار، امارات با ۶۸میلیارد دلار و کویت با ۵۴میلیارد دلار به ترتیب در رتبههای دوم تا چهارم از این نظر قرار داشتهاند.
اویل پرایس، پایگاه نامدار حوزه انرژی نیز با اشاره به اینکه درآمدهای نفتی ایران به شدت افزایش یافتهاست، نوشت: چین، روسیه، ترکیه، ونزوئلا و افغانستان بسیار مشتاق هستند تا نفت ایران را خریداری کنند. در این ارتباط تحریمهای آمریکا کمترین تأثیر را داشتهاست.
فروش در سکوت
با وجود اعلام افزایش فروش نفت ایران از سوی رسانه خارجی، وزارت نفت همچون ماههای گذشته سکوت را در پیش گرفته و ترجیح داده با اعلام نکردن رقم دقیق صادرات نفت، میزان حساسیت آمریکا و طرفهای غربی را نسبت به فروش نفت کاهش دهد با این حال برخی مقامات کشور نیز افزایش فروش نفت ایران را تایید کردند. در این خصوص محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس درباره وضعیت فروش نفت کشور گفت: فروش نفت کشور از مرز یک میلیون بشکه در روز گذشته و به حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه رسیدهاست.
فروش نفت ایران در شش ماه نخست امسال، افزایش ۲۰ درصدی داشته و از طرف دیگر، فروش فرآوردههای نفتی که مشمول تحریم نیستند نیز در دستورکار قرار گرفتهاست. وی افزود: نکته قابل توجه در شرایط کنونی این است که دسترسیهای ما به منابع ارزیمان در خارج از کشور بیش از گذشته شدهاست. بنابراین، تکیه بر فروش فرآوردههای نفتی میتواند درآمدهای ارزی قابل توجهی را برای ما به همراه داشته باشد. فروش نفت ایران در شرایطی افزایش یافته که نه خبری از برجام است و نه FATF. علاوه بر رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس، دیگر مقامات کشوری نیز به صورت تلویحی افزایش تولید را تایید کردند و رقم اعلامی آنها تفاوت چندانی با گزارشهای جهانی ندارد. باید اذعان کرد سیاست تحریم نفتی ایران دیگر کارایی خود را از دست داده و طرف آمریکایی نیز با آگاهی از این موضوع دچار سردرگمی شدهاست.
روزنامه جام جم
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: انرژی نفت تحریم درآمد نفتی ایران فروش نفت ایران میلیارد دلار تحریم نفت تحریم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۰۶۶۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شبح جنگ چگونه از ایران دور شد؟
به گزارش همشهریآنلاین، ۲ کلیدواژه «میدان» و «دیپلماسی» در چند سال اخیر به یکی از واژههای پرتکرار در میان افکار عمومی و نخبگان کشور تبدیل شده است، منظور از مفهوم دیپلماسی روشن است و مراد از «میدان» نیز فعالیتهای میدانی یا میدان عملیات نظامی است و ایران نیز به دلیل واقع شدن در یک موقعیت ویژه ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک باید در این ۲ حوزه حضوری فعال و موثر داشته باشد.
صیانت از سهگانه «کیان، حریم و منافع» از مهمترین دستور کارهای دیپلماسی و میدان است و در همین چارچوب دوگانهسازی و دوگانهانگاری مفهوم «میدان» و «دیپلماسی» از پایه نادرست و رقیب دانستن این دو بلاوجه است.
براساس «نظریه میدان»، نسبت «میدان سیاست و دیپلماسی» با «میدان رزم» یک نسبت منطقی است و میان آنها یک رابطه معقول وجود دارد که تکمیلکننده همدیگر هستند و در تأمین منافع ملی مقوم و مکمل همدیگرند. تولید قدرت و ثروت زمانی اتفاق میافتد که دیپلماسی و میدان به شکل همگرا عمل کنند.
دستاوردهای میدان و دیپلماسی قابل تبدیل و مبادله با یکدیگر است. هر دو میدان عرصه کسب سرمایه، مشروعیت و اعتبار هستند. تعامل و همراهی دو عنصر دیپلماسی و میدان یک اصل ثابتی است که از سوی دولتمردان و سیاستمداران پذیرفته شده است و کشورها برای تأمین و تضمین منافع حیاتی و منافع ملی ناچار به تمسک به آن هستند. در همین چارچوب میتوان گفت تجمیع و بهرهگیری بهینه از سرمایهها در دو میدان دیپلماسی و میدان از الزامات حکمرانی خوب است و در مقابل، غفلت از این ظرفیتها، از جمله موانع تأمین منافع ملی در عرصه سیاستورزی است.
هماهنگی کامل میدان و دیپلماسی در «وعده صادق»در همین چارچوب به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، یکی از نکات قابل تامل و توجه در عملیات وعده صادق هماهنگی کامل بین میدان و دیپلماسی بود که به وضوح شاهد انجام وظایف تفکیک شده میان آنها از ابتدا تا لحظه انجام عملیات و پس از آن بودیم. عملیات وعده صادق که از سوی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و البته در هماهنگی کامل با دستگاه دیپلماسی کشورمان انجام شد، یک اقدام هوشمندانه در راستای تقویت بازدارندگی و ارتقای جایگاه و تاثیرگذاری ایران در منطقه بود.
در این عملیات از جنبه میدانی، عقلانیت و هم افزایی حداکثری بین نیروهای جمهوری اسلامی ایران الگوی جدیدی از نبرد و این که رویارویی ایران با رژیم صهیونیستی دیگر نیابتی یا ایذایی نیست را ترسیم کرد. پیام این عملیات به دولتهای منطقه این بود که ترتیبات امنیتی آمریکایی با حضور قدرتهای فرامنطقهای قابل اتکا نیست، بلکه ترتیبات امنیتی درون منطقهای با حضور قدرتهای منطقه پایدار است.
جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده است که صلح و ثبات منطقه پیرامونی را لازمه امنیت ملی خود میداند و برای اعاده و حفظ صلح و ثبات از هیچ کوششی فروگذار نکرده و نمیکند.
امروز برای هر ناظر منصفی کاملاً روشن شده است که اقدامات رژیم صهیونیستی به عنوان یک موجودیت اشغالگر، تروریستی و نژادپرست – که خود را مقید به هیچ قاعده و هنجار حقوقی یا اخلاقی یا انسانی ندانسته و طی ۶ ماه گذشته کارزار نسلکشی فلسطینیان و ناامنسازی بیشتر منطقه و جهان را با حمایت همدستانه آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی به پیش برده است – تهدید فوری و مستمر علیه صلح و امنیت منطقه است و ایران با این عملیات به لات کوچههای خلوت این روزهای غرب آسیا این پیام را داد که دوران بزن در رو تمام شده است و او در برابر هر جنایت و شیطنتش پاسخ محکمی دریافت خواهد کرد.
«وعده صادق» دو قطبیسازی کاذب میان دیپلماسی و میدان را کاملا زیر سوال برددر سالهای گذشته بعضا دوگانهسازی بین وزارت امور خارجه و نهادهای عملیاتی در حوزه سیاست خارجی با کلیدواژه دیپلماسی و میدان در فضای سیاسی کشور به شکلی ناآگاهانه از سوی عدهای از افراد به یکی از نمودهای دوقطبیسازیهای مضر در کشور بدل گشته بود ولی همان طور که اشاره شد عملیات وعده صادق و هماهنگی کامل بین دیپلماسی و میدان و هم افزایی وزارت امور خارجه و نیروهای مسلح کشورمان در جریان این عملیات، این دو قطبیسازی کاذب را کاملا زیر سوال برد و ثمره این اتحاد و همافزایی، پیروزی توامان ایران چه در حوزه نظامی و بازدارندگی و چه در صحنه دیپلماسی و حقوق بینالملل در برابر دشمنان بود.
فعالیت سازنده، هوشمندانه و همچنین حداکثری وزارت امورخارجه در حوزه روشنگری و تببین جنایت اخیر اسرائیل و همچنین اشاره به حق قانونی ایران در دفاع مشروع و پاسخ به رژیم اشغالگر قدس در کنار همراه سازی دیگر کشورها این زمینه را فراهم کرد که افکار عمومی جهان پاسخ ایران به اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی در حمله به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق را در راستای اصل دفاع مشروع پذیرفته و آن را حق ایران بدانند.
اگر «مذاکره نکنیم جنگ میشود»؛ تمرکز صرف بر «دیپلماسی با غرب» پیش از دولت سیزدهمبعضا در دولتهای گذشته شاهد شیوه نامتعارف تمرکز صرف دولت به «دیپلماسی با غرب» ذیل سیاست «جنگ هراسی» بودیم و در همین چارچوب، سایه دوگانه «موافق مذاکره» و «مخالف مذاکره» بر فضای سیاسی ایران سایه انداخته بود و اصرار بر این انگاره بود که اگر «مذاکره نکنیم جنگ میشود».
ولی در دولت سیزدهم در قیاس با فراز و فرودهایی که بر رابطه دیپلماسی و میدان در دولتهای گذشته حاکم بوده، این مقوله از تناسب و وحدت رویهای بیش از همیشه برخوردار گشته است، این هماهنگی یقیناً یکی از عوامل اصلی و مؤثر در تغییر نوع واکنش ما به تحولات منطقه و اقدامات دشمنانمان بوده است.
در همین چارچوب، کارشناسان مسائل بینالملل معتقدند که عملیات وعده صادق مبنای ظهور تحول بنیادین در راهبرد جمهوری اسلامی ایران در حفظ امنیت ملی و بازدارندگی مقابل دشمنانش بود؛ تحولی که نشان داد آنچه در سالهای گذشته تحت عنوان دور کردن سایه جنگ از سر ایران با تمسک به راهبرد مذاکره با برخی قدرتهای حامی رژیم صهیونیستی و صبر استراتژیک در مقابل اقدامات ایذایی این رژیم، انجام میشد در واقع به نوعی توجیه بیعملی بوده است و این عملیات نشان داد که در دولت سیزدهم راهبرد «بازدارندگی فعال» جایگزین آن رویکردی شده است که سبب میشد ضربات را با استدلال آسیب نزدن به منافع بلند مدت و تعاملات بینالمللی تحمل کنیم و نادیده بگیریم.
کد خبر 848868 منبع: ایسنا برچسبها ایران و اسرائیل خبر ویژه